داستان خانم و قورباغه آرزوها

 

خانمی در زمین گلف مشغول بازی بود. ضربه ای به توپ زد که باعث پرتاب توپ به درون بیشه زار کنار زمین شد. خانم برای پیدا کردن توپ به بیشه زار رفت که ناگهان با صحنه ای روبرو شد.
قورباغه ای در تله ای گرفتار بود. قورباغه حرف می زد! رو به خانم گفت؛ اگر مرا از بند آزاد کنی، سه آرزویت را برآورده می کنم.


ادامه مطلب

[ دو شنبه 25 ارديبهشت 1391برچسب:داستان خانم و قورباغه آرزوها,

] [ 19:26 ] [ رویاحسینی زاده ]

[ ]

>

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

ADD FAVORIT

explorer blog

Use Advanced Search

JavaScript Codes

کد حرکت قلب

[ طراح قالب: آوازک | Theme By Avazak.ir ]
مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ،